۱۳۸۱ خرداد ۲۵, شنبه

به آفتاب سپردم
که ديگر نوري بر من نتاباند

به باران سپردم
که بيش از اين جاري نشود

به باد سپردم
تا زمزمه هاي نهاني خود را
به گوش من نرساند

به درخت سپردم
که ديگر شاخه هاي سر سبز خود را
سايه بان من نکند

آفتاب نمي تابد
باران نمي بارد
باد نمي وزد
و من
زير درختي خشکيده مي گريم

هیچ نظری موجود نیست: