۱۳۹۴ مهر ۲۸, سه‌شنبه

هیچ چیز دوباره بازنمی‌گردد
و هیچ چیزی دوباره تکرار نمی‌شود
چرا که هر چیزی واقعی است

 فرناندو پسوا

۱۳۹۴ مهر ۱۷, جمعه


باران
ببار و خیابان ها را غرق کن
و فقط لامپ ها را نپوشان
که چهره نوح را ببینیم
ما از جماعت کشتی
فقط ابلیس را می شناسیم


 شمس لنگرودی

۱۳۹۴ مرداد ۲۶, دوشنبه

من در عالم نباتی هستم
و کمی به عالم حیوانی نزدیک شده‌‌ام
و تصادفا به زبان
آدمها
حرف می‌زنم 

بیژن جلالی

۱۳۹۴ مرداد ۱۸, یکشنبه

۱۳۹۴ مرداد ۱۲, دوشنبه

خنده دار است، نه ؟
 در آن بازی زمین می خوردیم و
 زخمی می شدیم
 در این بازی زخمی می شویم و 
زمین می خوریم

واهه آرمن

۱۳۹۴ مرداد ۱۱, یکشنبه

همیشه در گرگم به هوا
از گرگ شدن فرار می‌کردیم
و اکنون
نا خواسته در تمامی بازی‌ها  
گرگیم


رویا وکیلی

۱۳۹۴ تیر ۱۷, چهارشنبه

حال بگو چه کار کنیم؟
ما کجا و ساحل دریا کجا؟ 
شن و ماسه از کجا؟
که خانه ای درست کنیم از کجا؟ 
و روزها که می گذرند از کجا که ما
از کجا؟


علی باباچاهی