بهانهها
بهانههای الکی
نمایش پستها با برچسب
واهه آرمن
.
نمایش همه پستها
نمایش پستها با برچسب
واهه آرمن
.
نمایش همه پستها
۱۳۹۴ دی ۹, چهارشنبه
برای احمق هایی که کم نیستند :
دو سر طناب را گرفته بودیم و
می کشیدیم آن را
خنده دار بود
اما
نمی خندیدیم
هر کدام
در این بازی نفس گیر
دیگری را به زور
به خانه ی خود می کشاندیم و
تمام می شد
جنگ
واهه آرمن
۱۳۹۴ مرداد ۱۲, دوشنبه
خنده دار است، نه ؟
در آن بازی زمین می خوردیم و
زخمی می شدیم
در این بازی زخمی می شویم و
زمین می خوریم
واهه آرمن
۱۳۹۱ مهر ۲۶, چهارشنبه
سرود نواخته می شود
همه می ایستیم
لبخند می زنیم
سرود به پایان می رسد
اما هنوز ایستاده ایم
-صندلی ها را دزدیده اند
زمین را هم فروخته اند-
دیگر جایی برای نشستن نداریم...
واهه آرمن
۱۳۸۸ بهمن ۱۹, دوشنبه
...
قلمرو حکمرانی اش هر لحظه تنگ تر می شد
به تنگی یک شهر
یک خانه
یک اتاق
و کفش هایش
خود را سوزاند
بر خاکستر پیکرش تف انداخت
سپس
انگشتش را
به ملاط سیاه آغشته کرد
و بر سنگ قبرش نوشت:
هیچ کس
۱۳۸۸ آبان ۱۴, پنجشنبه
دیکتاتور
دیکتاتور
بر صفحه ی تلویزیون
از آزادی می گوید
جهان از جیغ میلیون ها نوزاد می لرزد
شاعر لیوان را پر می کند
آن را به سلامتی گینزبرگ سر می کشد
کلاغی روی آنتن تلویزیون می نشیند
و بر شانه های دیکتاتور
فضله می اندازد
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)