و هیچی احمقانه تر از این نیست که آدم بخواهد توی تلفن به یک نفر بگوید دوستت دارم, و طرف بگوید چی گفتی؟ صدا نمیاد
ثریا در اغما -- اسماعیل فصیح
۱۳۹۳ آبان ۱۲, دوشنبه
باری
هستیم به نسبت
پاییز هم که بیاید
ماییم و برگها
کوچه های کمابیش
خانه های به تدریج
مجتبی ویسی
۱۳۹۳ مهر ۱, سهشنبه
از
تهران به اهواز بر مى گردم، در راه سعى مى كنم كتاب در انتظار گودو را كه
از آن شب در ته كيفم مانده بخوانم اما فايده اى ندارد. براى من طرح و
داستان و معنايى ندارد يا نمى فهمم.
خيلى چيزها هست كه براى من اين
روزها طرح و معنايى ساده ندارد. مثل علامت هاى كيلومتر شمار جديد جاده كه
از بيرون قم زده اند: "كربلا ۱۲۵۰ كيلومتر" بعد "كربلا ۱۲۴۰ كيلومتر" و ...
و كربلا ۳۲۵ كيلومتر بيرون از مرز ميهن اسلامى است.
اسماعيل فصيح -- زمستان ۶۲
۱۳۹۳ شهریور ۳۱, دوشنبه
دو سه روز است
کتابهای نازل کردهام را ورق میزنم
یادداشتهای روزانه
و کلمات قصارم را میگردم
و هر چه فکر میکنم
یادم نمیآید جائی نوشته یا گفته باشم
که زن و مرد رانده از بهشت
در تبعیدگاه خاکیشان نیز
باید از هم بپرهیزند
عباس صفاری -- خطاب پروردگار به سن آگوستین و شیخ صنعان
۱۳۹۳ شهریور ۹, یکشنبه
دانه روی زمین
میوه روی زمین
لانه روی زمین
پرندهها دنبال چه در آسمانها میچرخند
نکند چیزهایی است که خبر نداریم
شمس لنگرودی
۱۳۹۳ تیر ۲۶, پنجشنبه
نفیرت در خواب
شبیه زنگ تلفن در گوشم می پیچد
بالش را بر می دارم
محکم فشار می دهم
مشترک مورد نظر خاموش می شود
فاطمه هیبت زاده
۱۳۹۳ تیر ۱۶, دوشنبه
شنیدهام میگویند دل که هوایی شد به هیچ کار نمیآید
مریم زهدی
۱۳۹۳ تیر ۸, یکشنبه
“Missing you comes in waves.
Tonight I’m drowning.”