بحث بر سر تو نیست
حالا تو
تاریخی از نگاه هستی
دورنمایی از تن
وشعرها
بی تو هم
فرود می آید .
می دانی 
ماه هم نمی داند 
آسمان را در دو ضرب کرده ام 
و شب 
تا دلت بخواهد ستاره دارم، 
آن وقت 
سپیده که می زند
از پنجره های زیادی نگریسته ام به خیاباندر شب های درازپس از نیمه شبو پنداشته ام یک پنجره که به خیابان باز می شودمفهوم شاعرانه ای استهر جا که باشد