۱۳۸۹ تیر ۲۹, سه‌شنبه

...

سرم را بر آستانه سنگ
می‌گذارم
و لبم را بر لب آب
و دست در دست باد
می‌روم
برای سوختن در جایی
که نمی‌دانم


بیژن جلالی*  

هیچ نظری موجود نیست: