خر و شاه و من
فردا تلف مى شوند
خر از گرسنگى
شاه از دلتنگى
من از دلبستگى
انگشت گچى
بر سنگ لوح روزها
نام ما را نقش مى زند
و باد در درختان سپيدار
ما را مى خواند
خر ، شاه ، مرد
آفتابى از كهنه ى سياه
نام ما ديگر از ميان رفته
آب خنك علف زارها
شن شن زارها
گل سرخ ِ بوته ى سرخ ِ گل
راه ِ دراز شاگردان مدرسه
خر و شاه و من
فردا تلف مى شويم
خر از گرسنگى
شاه از دلتنگى
من از دلبستگى
در ماه مِه
زندگى گيلاس است
مرگ هسته ى گيلاس است
عشق درخت گيلاس است