۱۳۸۱ مهر ۸, دوشنبه

دوستت داشته ام،دوستت دارم،دوستت خواهم داشت.
اين روزها که مي گذرد،هر روز
احساس مي کنم که کسي در باد
فرياد مي زند
احساس مي کنم که مرا
از عمق جاده هاي مه آلود
يک آشناي دور صدا مي زند
آهنگ آشناي صداي او
مثل عبور نور
مثل عبور نوروز
مثل صداي آمدن روز است
آن روز ناگزير که مي آيد
.
.
اي روزهاي خوب که در راهيد
اي جاده هاي گمشده در مه
اي روزهاي سخت ادامه
از پشت لحظه ها به در آييد

اي روز آفتابي
اي مثل چشم هاي خدا آفتابي
اي روز آمدن
اي مثل روز،آمدنت روشن

اين روزها که مي گذرد هر روز
در انتظار آمدنت هستم
اما
با من بگو که آيا،من نيز
در روزگار آمدنت هستم؟


-قيصر امين پور

۱۳۸۱ مهر ۷, یکشنبه

تني از تنهايي جدا مي شود،اتاق را رها مي کند به آب روان مي رود تا تن را به آب بسپارد-در آب روان ياقوت ها،الماس ها تن را احاطه مي کنند.تن در ميان ياقوت ها الماس ها تنها مي شود.از آب بيرون مي آيد-رها مي شود،به اتاق مي رود و تنهايي را به تن مي کند.

-احمد رضا احمدي

۱۳۸۱ شهریور ۳۱, یکشنبه

هر آغازي
فقط ادامه اي است
و کتاب حوادث
هميشه از نيمه آن باز مي شود
دورترين گذشته ها هم به ياد ماندني هستند و تلخ ترين خاطره ها هم گاهي اوقات شيرين.عبور سبز از ميان هر گذشته اي ،حلاوت زيستن در آن لحظه را به آدمي ارزاني مي کند.

اولين اثر دو دختر جوان روسي به نام all the things she said با استقبال چشمگيري مواجه شده.نام گروه اين دو tatu هست و طرقداران بسياري را دارد.براي گوش کردن به آهنگ هاي tatu اينجا رو کليک کنيد.اولين آهنگ انگليسي اونها واقعا قشنگه.


I'm in serious shit, I feel totally lost
If I'm asking for help it's only because
Being with you has opened my eyes
Could I ever believe such a perfect surprise

Mother looking at me
Tell me what do you see
Yes, I've lost my mind

Daddy looking at me
Will I ever be free
Have I crossed the line