۱۳۹۴ بهمن ۱۶, جمعه


  برف می‌بارید و ما آرام
گاه تنها، گاه با هم، راه می‌رفتیم
چه شكایت‌های غمگینی كه می‌کردیم

یا حكایت‌های شیرینی كه می‌گفتیم


هیچكس از ما نمی‌دانست
كز كدامین لحظه شب كرده بود این باد برف آغاز


اخوان ثالث

هیچ نظری موجود نیست: