۱۳۹۴ اسفند ۶, پنجشنبه

آزادی به بال‌ها می‌ماند
به نسیمی که در میان برگ‌ها می‌وزد
و بر گلی ساده آرام می‌گیرد
به خوابی می‌ماند که در آن
                                 ما خود
                                         رویای خویشتنیم


اکتاویو پاز -- احمد شاملو

۱۳۹۴ اسفند ۴, سه‌شنبه

هست گل هايى در اين گلشن كه از سرما نمى ميرد
و اندرين تاريك شب تا صبح
عطر صحرا گسترش را از مشام ما نمى گيرد

سیاوش کسرائی

۱۳۹۴ بهمن ۱۶, جمعه


  برف می‌بارید و ما آرام
گاه تنها، گاه با هم، راه می‌رفتیم
چه شكایت‌های غمگینی كه می‌کردیم

یا حكایت‌های شیرینی كه می‌گفتیم


هیچكس از ما نمی‌دانست
كز كدامین لحظه شب كرده بود این باد برف آغاز


اخوان ثالث

۱۳۹۴ بهمن ۱۴, چهارشنبه

به من نگو وقتی که رفتم صبور باش؛
به کسی که شنا نمی‌داند
نمی‌گویند در غرق‌شدن عجله نکن
بی صدا برو و در را پشت سرت ببند
تا من صدای آن پرنده را نشنوم
که نمی‌داند یک نفر با رفتنش
می‌تواند یک شهر را از سکنه خالی کند
تا تو به ایستگاه برسی
این خانه در سکوت غرق شده‌ است

مژگان عباسلو