تنهايي در ما مثل تيغي است که عميقا در تنمان فرو مي رود.نمي توانيم آن را بيرون بياوريم بي آن که خود نيز بي درنگ کشته شويم.عشق تنهايي را از ميان نمي برد.آن را کامل
مي سازد.فضا را به تمامي براي سوختن آن باز مي کند.عشق هيچ نيست مگر اين سوختن،مثل سفيدي درون شعله.پرتوي در خون.نوري در وزش.فقط همين.
بوبن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر