۱۳۸۷ آبان ۱, چهارشنبه















پاییز هیچ حرف تازه ای برای گفتن ندارد
با این همه
از منبر بلند باد
بالا که می رود
درخت ها چه زود به گریه می افتند

۱۳۸۷ مهر ۲۸, یکشنبه

پنجره













از پنجره های زیادی نگریسته ام به خیابان
در شب های دراز
پس از نیمه شب
و پنداشته ام یک پنجره که به خیابان باز می شود
مفهوم شاعرانه ای است
هر جا که باشد

خواب دیدم دوباره با هم ایم
از خنده بیدار شدم
دیوانه وار به اطراف نگریستم
چشمانم از اشک پر شد

بی هوده

تو نیستی
این باران بی هوده می بارد
ما خیس نخواهیم شد...

بی هوده این رودخانه بزرگ
موج بر می دارد و می درخشد
ما بر ساحل آن نخواهیم نشست...

جاده ها که امتداد می یابند
بی هوده خود را خسته می کنند
ما با هم در آن ها راه نخواهیم رفت...

دل تنگی ها، غریبی ها هم بی هوده است
ما از هم خیلی فاصله داریم
نخواهیم گریست...

بی هوده تو را دوست دارم...
بی هوده زندگی می کنم
این زندگی را قسمت نخواهیم کرد...

۱۳۸۷ مهر ۲۱, یکشنبه




از وقتی از کنار تو رفته ام

رفته ام
و هنوز به خود نیامده ام

شب است





شب است...
از روزنه ماه
به آسمان آبی دیگری می نگرم
انگار، آن جا نیز
از این دریای خونین سرزمین شب
ابرهایی هست دل گیر
کوهی مه آلود
و بید مجنونی که خون می گرید
شب است
از روزنه ماه
به آسمان آبی دیگری می نگرم

۱۳۸۷ مهر ۲۰, شنبه

پیدا نمی شود




می خواستم کتابم را نذر تو کنم
به چشم هایت نگریستم
چشم نداشتی
می خواستم ببوسمت
به صورتت نگاه کردم
چهره نداشتی
می خواستم دستت را بگیرم
دست نداشتی
حرف های دلنشین مرا نشنیدی
گوش نداشتی
دوست داشتم چیزی بگویی
زبان نداشتی
می خواستم کنارت بنشینم
کناری نداشتی
می خواستم کتابم را نذر تو کنم
اسم نداشتی
شعرم را کبوتر پس آورد
در این دنیا
زنی آن طور که باید
پیدا نمی شود

۱۳۸۷ شهریور ۱۱, دوشنبه





كجا مي روی؟
با تو هستم
ای رانده حتی از آينه
ای خسته حتي از خودت
كجای اين همه رفتن
راهی به آرزوهای آدمی يافتی؟
كجای اين همه نشستن
جايی برای ماندن ديدی؟

۱۳۸۷ شهریور ۱۰, یکشنبه

بیا بی نشان شویم











آماده ای تا بی نشان شویم، بی نام؟
تا دیگر نه نامه ای قصدمان کند نه آوایی فریادمان
بیا باقی عمرمان را نامه بنویسیم به نشان آن ها که هم
نام دارند هم نشانی

۱۳۸۷ شهریور ۸, جمعه





بادکنک از دست کودک رها شد
و مورچه ای را با خود به آسمان برد
کودک عاجزانه نگاهم کرد
چهارزانو بر زمین نشست
و گریست

در این بازی
نقش من چه بود؟