۱۳۸۲ تیر ۲۴, سه‌شنبه

۱۳۸۲ تیر ۲, دوشنبه


اين بيضه را مي شكنم و زن و مرد متولد خواهند شد
با هم زندگي خواهند كرد و با هم خواهند مرد.اما دوباره به دنيا خواهند آمد
و پس از تولد تازه،از نو خواهند مرد و باز دوباره متولد خواهند شد
و بارها و بارها متولد خواهند شد زيرا مرگ دروغي بيش نيست

افسانه سرخ پوست ها

۱۳۸۲ خرداد ۲۶, دوشنبه

۱۳۸۲ خرداد ۲۵, یکشنبه

كجا مي روي؟
با تو هستم
اي رانده حتي از آينه
اي خسته حتي از خودت
كجاي اين همه رفتن
راهي به آرزوهاي آدمي يافتي؟
كجاي اين همه نشستن
جايي براي ماندن ديدي؟

هيوا مسيح