بهانهها
بهانههای الکی
۱۳۸۵ تیر ۳۱, شنبه
عشقت را چه می کنی؟
اگر دوستم داشته باشد منتظرم می ماند
خسته می شوی
خسته خواهم شد
گرسنه می مانی
می دانم
ممکن است بمیری
برای مردن آماده ام
پس می روی؟
باید بروم!
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)